دوگانگی ما در عصر کرونا، بحران کرونا دنیا را از فردگرایی نجات خواهد داد؟
به گزارش وبلاگ اشاره، انسان عصر کرونا، بیماریست در جدال بین مرگ و زندگی. کسی که دیگران برایش حکم آب را دارند برای بیماری که خون بسیار از بدنش رفته باشد. طوفان کرونا با هجومش چیز های تازه ای را هم به دنیای انسان ها آورده. دوگانگی سوغات کروناست برای دنیا.
گروه فرهنگی وبلاگ اشاره- رعنا مقیسه؛ بیمارستان ها به احتمال این صحنه ها را زیاد به خود دیده اند. حال و روز کسی که از فرط خون ریزی، از آب منع شده و در عطش می سوزد. آدم هایی که آب برایشان نجات دهنده ایست که در عین حال می تواند دستشان را در دست سرد و سخت مرگ بگذارد. انسان عصر کرونا، بیماریست در جدال بین مرگ و زندگی. کسی که دیگران برایش حکم آب را دارند برای بیماری که خون بسیار از بدنش رفته باشد. طوفان کرونا با هجومش چیز های تازه ای را هم به جهانی انسان ها آورده. دوگانگی سوغات کروناست برای جهان.
دوگانگی ما در ارتباط با دیگران مفهومی است که در عصر کرونا با آن روبروییم. از طرفی سرنوشت و سلامت افراد به یکدیگر وابسته شده و از سوی دیگر هرکس می تواند عامل انتقال ویروس و حتی مرگ دیگری باشد. این روز ها افراد برای ادامه زندگی به یکدیگر پیوند خورده اند و درست به همین دلیل هم باید از هم دوری نمایند. کرونا ما را در دوری از یکدیگر به هم پیوند داده. این دوگانگی روابط انسانی در عصر کرونا ابعاد متفاوتی دارد. از یک سمت دوری انسان ها از یکدیگر و خلاصه شدن روابط به دیدار در جهانی مجازی می تواند زندگی انسان ها در جهان پسا کرونا را تغییر دهد و از سوی دیگر با پیوند خوردن مرگ و زندگی افراد به یکدیگر، شاید این ویروس بتواند جهان مدرن را از بن بست فردگرایی و منیت نجات دهد.
فیلسوفان و اندیشمندان بسیاری از زمان شیوع کرونا درباره ابعاد و زوایای مختلف زندگی در این دوران گفته و نوشته اند. جورجیو آگامبن، فیلسوف و نویسنده معاصر ایتالیایی در همین باره می نویسد: روابط انسانی تخفیف یافته است. دیگر همسایگی بی معنی است. شما باید از عزیزان تان دوری کنید. حتی مرده های ما از مراسم خاکسپاری و سوگواری محروم شده اند و معلوم نیست چه اتفاقی برای اجساد عزیزان مان می افتد. جامعه ای که تنها ارزش موجود آن زنده ماندن است و برای دستیابی به آن از باقی حقوق و ارزش هایش صرف نظر نموده چگونه جامعه ای است؟ در مواجهه با کرونا، حکومت ها از ادبیات رزمی استفاده می نمایند، اما باید توجه داشت که اگر این جنگ باشد، یک جنگ داخلی است! در این جنگ، دشمن درون بدن انسان هاست و دیگر انسان ها، نه همنوعان ما، که ناقلان ویروس هستند که همان طور که در جنگ با ترور از تروریست ها اجتناب می گردد باید از آن ها دوری کرد.
روی نگران نماینده دوگانگی روابط انسانی در روزگار شیوع کرونا، گرفتار شدن در حباب پر جاذبه و البته ملال آور جهانی مجازی است. گسترش تکنولوژی در جهان اگرچه مزایای بسیاری با خود داشته، اما انسان امروزی را در دام وابستگی به خود گرفتار نموده، تا حدی که ادامه زندگی در کشور های توسعه یافته غربی وابسته به گسترش تکنولوژی است. شیوع کرونا و دوری اجتناب ناپذیر افراد از یکدیگر این سوال عظیم را بیان کرد که سلطه بی وقفه و همه جانبه تکنولوژی بر زندگی انسان ها، که امروز انسان شرقی هم از آن رهایی ندارد، توانایی بلعیدن روابط حقیقی و باکیفیت انسانی را خواهد داشت؟
آگامبن نیز در نوشته خود درباره آینده جهانی کرونازده می نویسد: آنچه نگران نماینده است، فقط وضع اکنون ما نیست، بلکه مهم تر از حال، پیغامد های آینده آن است. همانطور که جنگ ها مجموعه ای از میراث هایی مشتمل بر تکنولوژی منحوس (از سیم خاردار گرفته تا پایگاه های هسته ای) برای صلح به جا گذاشتند، نیز بسیار احتمال دارد که حتی پس از این دوران که در آن دولت ها به بستن دانشگاه ها و مدارس و ارائه کلاس های درس به صورت آنلاین برای تأمین سلامت اقدام کردند، مردم همین رویه زندگی را ادامه دهند یعنی دیگر دیدار های حضوری و مصاحبه های سیاسی و فرهنگی را به یک سو نهند و به رد و بدل کردن پیغام های دیجیتال بسنده نمایند. هر جا که ممکن و میسر باشد ماشین را جایگزین هر ارتباطی- هر سرایتی- بین انسان ها نمایند.
دوگانگی ارتباطات امروز البته روی دیگری هم دارد. فردگرایی که یکی از اصلی ترین پایه های جهان مدرن است، مدت هاست باعث شده تا انسان مدرن در تمام شئون زندگی، اولین و مهمترین کانون توجهش را تنها به خود اختصاص دهد. اصالت سود که یکی از عوامل اساسی کمرنگ شدن انسانیت و عدالت در جهان امروز محسوب می گردد هم در پی همین فردمحوری مدرن ایجاد شده است. جایی که مهمترین ارزش برای انسان ها موفقیت، ثروت، بهره مندی و حتی زنده ماندن خود است و نه دیگران. شیوع ویروس کرونا اگرچه جلوه های واضح تری از این انسان محوری را در هجوم افراد به یکدیگر در فروشگاه ها یا در قطع خدمات درمانی و بهداشتی به سالمندان در برخی کشور ها و نمونه هایی از این دست روشن کرد؛ در عین حال به انسان مدرن نشان داد که حیات و بقای او وابسته به دیگرانی است که تا امروز عمدتا در ابعاد مختلف زندگی اش، مگر برای سود فردی، نقشی نداشته اند.
دکتر خسرو باقری استاد فلسفه دانشگاه تهران بحران کرونا را متحول نماینده معرفت شناسی می داند و معتقد است: کرونا من را به ما بدل ساخت و ثابت کرد سرنوشت همه انسان ها، مانند تاروپودی درهم پیچیده است و اینطور نیست که اگر کسی گلیم خویش را از آب برگیرد، بتواند در گوشه عزلتی، مأوی بگیرد و در حباب بسته خویش زندگی کند.
با همه آن چه گفته شد بحران کرونا با گرفتار کردن انسان ها در دوگانگی ارتباط با یکدیگر و نبود آن، هم می تواند انسان را بیش از گذشته در انزوای جهانی مجازی غرق کند و هم ظرفیت رها کردن جامعه بشری از فردگرایی و انسان محوری کنونی را در دل خود دارد. پیوستگی انسان ها در جهان پسا کرونا شاید در هر نقطه ای از جهان شکل متفاوتی به خود بگیرد. امری که پیش بینی این موضوع را که کدام بعد از این دوگانگی در نهایت جهان ارتباطات انسانی را فتح خواهد نمود، سخت می نماید. امید که بشر از دام منیت و سلطه بی وقفه تکنولوژی رهایی پیدا کند.
منبع: خبرگزاری دانشجو