4 مهارتِ انسانی که هوش مصنوعی هرگز جایش را نمی گیرد
به گزارش وبلاگ اشاره، تردیدی نیست که هوش مصنوعی آینده را به پیش نخواهد برد. برای آنکه هوش مصنوعی بتواند کار کند، انسان ها باید خلاق، بابصیرت و آگاه از متن باشند. دلیلش خیلی سرراست است: انسان ها مدام ارزش هایی را تولید می کنند که ماشین ها قادر به شبیه سازی آن ها نیستند.
سال هاست که می شنویم هوش مصنوعی به سرعت جای نیروی کار انسانی را خواهد گرفت. هوش مصنوعی تا به امروز نقش های متعددی را تغییر داده است. ما از دستگاه های عابربانک، سیستم های خودپرداز و بازرسی های اتوماتیک فرودگاهی استفاده می کنیم و چت بات ها مسئولِ بخشِ پشتیبانی از مشتریان هستند.
به گزارش وبلاگ اشاره ، هدف ترساندنِ انسان ها نیست بلکه هدف برجسته کردنِ این حقیقت است که هوش مصنوعی به تدریج در حالِ تغییر دادنِ زندگی و فعالیت های اجرایی به گونه ایست که کم کم جای نیروی انسانی کار را بگیرد.
درعین حال، پیشرفت های تکنولوژیکی در حالِ تولید و خلق چشم انداز های نو شغلی هستند. پیش بینی شده که هوش مصنوعی نیاز به متخصصان، به خصوص در عرصه مهندسی نرم افزار و رباتیک، را افزایش دهد. درنتیجه، هوش مصنوعی می تواند میلیون ها شغلِ نو را نابود کند و هم زمان میلیون ها شغلِ نو ایجاد کند.
یکی از چندین نگرانی ای که هوش مصنوعی ایجاد کرده امکانِ حذفِ بخشِ وسیعی از نیروی کار انسانی از طریقِ حذف کردنِ نیاز به نیروی کار انسانی است. اما هوش مصنوعی هم زمان می تواند انسان ها را از انجامِ وظایفِ تکراری و خسته کننده رها کند و به آن ها اجازه بدهد روی پروژه های پیچیده تر و پاداش مندتر تمرکز کند یا خیلی ساده وقتِ بیش تری در روز داشته باشند.
این آمار ممکن است نگرانی و اضطراب انسان ها درباره آینده را افزایش دهد. اما، تاریخ نشان می دهد که ممکن است چنین نباشد. تردیدی نیست که بسکمک از صنایع تا حدی تغییر می کنند که دیگر نیازی به نیروی کار انسانی نداشته باشند و این باعث می شود که شغل بازتعریف و فرایند های شغلی اصلاح شوند. برای مثال، تشخیص بسکمک از بیماری ها می تواند به شکلِ مؤثری ماشینی شود و به پزشکان امکان بدهد روی مسائل بزرگ تری که نیاز به توجه و دقت بیش تر دارد، تمرکز کنند.
اما یک مورد وجود دارد و آن اینکه برای جایگزین کردنِ کاملِ نیروی کار انسان، وجود نیروی کار انسانی در اکنون و آینده ضروری است.
ظرفیتِ هوش مصنوعی فراتراز تصور است، اما محدودیت هایی نیز وجود دارد. درحالی که واضح است هوش مصنوعی در سطوح مختلف بر جهانی حرفه ای مسلط خواهد شد؛ اما نمی توان انکار کرد که هرچه قدر هم هوش مصنوعی پیشرفت کند، هرگز نمی تواند آگاهیِ انسان که جایگاه او را در رأس هرمِ زنجیره غذایی تقویت می کند، شبیه سازی کند.
ما تا به امروز درباره شغل هایی صحبت کرده ایم که با پیشرفت تکنولوژی از دستِ انسان ربوده می شوند، اما ابعادِ انسانیِ کار نمی تواند جایگزین شود. بگذارید روی چیزی تمرکز کنیم که هوش مصنوعی نمی تواند از عهده انجام دادنِ آن بربیاید. شغل هایی وجود دارد که انجام آن ها فقط از عهده انسان ها برمی آید.
شغل هایی وجود دارد که نیاز به خلق کردن، مفهوم پردازی، برنامه ریزی های استراتژیکی پیچیده و سروکار داشتن با فضا های ناشناخته و تعاملاتِ عاطفی و انسانی دارد که تااکنون بسیار فراتر از تخصصِ هوش مصنوعی بوده است. بگذارید درباره مهارت های ویژه ای صحبت کنیم که تا زمانیکه نوعِ بشر باقی است، نمی توان آن ها را با هوشِ مصنوعی جایگزین کرد.
برخی ممکن است مخالفت کنند و بگویند که حیوان ها هم همدلی نشان می دهند، اما حیوان ها متصدی شغل ها نیستند. انسان ها، برخلافِ برنامه های نرم افزاری که برای حصول یک نتیجه مشخص طراحی شده اند، قادر به احساسِ عواطف هستند. ممکن است متناقض به نظر برسد، اما علاقه بین انسان و سازمان بنیانِ روابطِ حرفه ای را تشکیل می دهد.
انسان ها به ارتباطاتِ انسانی و فردی ای نیاز دارند که از سیطره و قلمرو حرفه ای فراتر می رود تا اعتماد و پیوندِ انسانی را توسعه دهد، چیزی که تکنولوژی ربات ها به طور کامل از آن بی بهره است.
اگرچه هوش مصنوعی دقیق است، اما شهودی یا نسبت به تفاوت های فرهنگی حساس نیست، زیرا این خصیصه ای انسانی محسوب می شود. مهم نیست که هوش مصنوعی تاچه میزان برای انجام وظایفش برنامه ریزی شده باشد، از توانایی انسانی برای مطابقت دادنِ خودش با الگوریتم های خرد انسانی برخوردار نیست. برای مثال، معنا دادن به یک موقعیت یا چهره یک انسان دیگر. هوش مصنوعی فاقد هوشِ عاطفی ای است که انسان ها را قادر می کند تعاملی را که نیاز به ارتباطِ عاطفی دارد، درک کنند و از عهده آن بربیایند.
در رساندنِ خدماتِ مراقبتی به مشتری، تعامل انسانی برای درک و فهمِ یک موقعیت، به ماشین های اتوماتیکی که نمی توانند فراتر از برنامه ای که برای شان نوشته شده است کار یا کمک کنند، ترجیح داده می شوند.
مزیتِ انسان بودن: هوش مصنوعی می تواند تولید و کارایی را با کاهشِ خطا ها و تکرار و جایگزین کردنِ شغل های یدی با راهکار های اتوماتیکِ هوش مصنوعی، بهبود ببخشد، اما نمی تواند روان ِ انسان ها را درک کند. علاوه بر آن، همان طور که جهان بیش تر به هوش مصنوعی مجهز می شود، انسان ها نیز توانایی شان برای انجام وظایف خلاقانه افزایش پیدا می کند.
انسان ها می توانند با تحلیل موقعیت؛ مثلِ تفکر انتقادی در سناریو های پیچیده و اتخاذ تاکتیک های خلاقانه، با عدم قطعیت ها کنار بیایند. برخلافِ انسان ها که می توانند در زمینه های متنوع و باوجودِ موانع عمل کنند؛ ابزار هایی که با هوش مصنوعی کار می کنند نمی توانند فراتر از وظیفه ای که به آن ها محول شده است، عمل کنند. البته درحالِ حاضر چنین است شاید در آینده تغییراتی صورت بگیرد.
کوچک ترین تردیدی نیست که هوش مصنوعی آینده را به پیش نخواهد برد. برای آنکه هوش مصنوعی بتواند کار کند، انسان ها باید خلاق، بابصیرت و آگاه از متن باشند. دلیلش خیلی سرراست است: انسان ها مدام ارزش هایی را تولید می کنند که ماشین ها قادر به شبیه سازی آن ها نیستند.
منبع: Economic Times
ترجمه: عاطفه رضوان نیا-سایت وبلاگ اشاره
منبع: فرادید